» دلیل ناراضی بودن از زندگی
» وسواس
» چرا دلم میگیرد
» هدف پیامبر در نگاه حضرت امیر (خطبه 239)
» هدف پیامبر در نگاه حضرت امیر (خطبه 239)
» هدف پیامبر در نگاه حضرت امیر (خطبه 239)
» چگونگى ارتباط انسان با خدا در نگاه حضرت امیر
» توحید در نگاه حضرت امیر(خطبه 19)
» اعلام لیست نهایی جبه پایداری توسط لنکرانی
» عناوین یادداشتها [ 59 ]
چرا دلم میگیرد
برخی اوقات انسان بدون هیچ دلیل و بهانهای احساس گرفتگى، بیحالى، دلتنگی و بیحوصلگی میکند و غمیناآشنا درون او را میآزارد. برخی بر این باورند که یکی از عوامل اصلی این بی حالی و اندوه، فاصله گرفتن از جمع دوستان و نزدیکان و پناه بردن به خلوت و انزوا است؛ در حالی که نمی توان این سخن را به عنوان دلیل کامل و صحیحی تلقی کرد؛ زیرا چه بسا ممکن است انسان در میان جمع باشد؛ ولی احساس غربت و دلتنگی نماید .
برخی اوقات انسان بدون هیچ دلیل و بهانهای احساس گرفتگى، بیحالى، دلتنگی و بیحوصلگی میکند و غمیناآشنا درون او را میآزارد. برخی بر این باورند که یکی از عوامل اصلی این بی حالی و اندوه، فاصله گرفتن از جمع دوستان و نزدیکان و پناه بردن به خلوت و انزوا است؛ در حالی که نمی توان این سخن را به عنوان دلیل کامل و صحیحی تلقی کرد؛ زیرا چه بسا ممکن است انسان در میان جمع باشد؛ ولی احساس غربت و دلتنگی نماید .
البته قابل انکار نیست که به طور حتم برخی عوامل ظاهری همچون: مرگ بستگان یا دوستان، شکست ها و ناموفقیت های تحصیلى، شغلی و خانوادگى، و دارا بودن برخی روحیات و رفتارهای منفی همچون: حس بدبینى، غرور و تکبر، خود برتر بینى، ارضا نشدن برخی تمایلات و خواستهها، مشکلات مالی و اقتصادی و … نیز جزء عواملی به شمار میروند که در ایجاد ناراحتی درونى، بیحالى و کسالت روانى انسان نقش بهسزایی ایفا میکنند؛ ولی بحث در این است که گاهی اوقات انسان به ظاهر هیچ گونه مشکل خاصی در زندگی احساس نمیکند؛ ولی با این همه، بی حالی و گرفتگی درونى، روح و روان او را تحت فشار قرار میدهد، به گونهای که خود انسان نیز برای آن دلیل و علتی نمییابد.
خوب است بدانید علاوه بر عوامل ظاهری(1) برخی عوامل معنوی (غیر ظاهری ) نیز در دلتنگی انسان بسیار نقش آفرین است که عوامل آن در روایات معصومین علیهم السلام ذکر شده است .
از آنجا که شناخت عوامل معنوی دلتنگی نقش بسیار مهمی در دست یابی به راههای برطرف نمودن دلتنگی دارد لذا ابتدا به بررسی برخی عوامل معنوی (و غیر ظاهری) حزن و اندوه درونی انسان از دریچه روایات معصومین(علیهم السلام) پرداخته سپس به راهکارهایی که در همین زمینه از سوی آن بزرگواران مطرح گردیده می پردازیم امید است با رعایت احکام و آموزههای دینی در برطرف کردن عوامل دلتنگی، در زندگی لحظات خوشی همراه با نشاط و شادکامی داشته باشید.
عوامل حزن و اندوه از دیدگاه روایات:
الف: گناه و معصیت:
یکی از اصلیترین عوامل بروز مشکلات، گرفتاری ها و ناراحتی های روحی و معنوی انسان، گناه و خروج از دایره عبودیت و بندگی حق تعالی است که انسان را به انواع مصائب دچار میسازد.
بیتابی کردن و صبر و قرار از کف دادن در هجوم مشکلات زندگی نیز یکی دیگر از عواملی است که باعث ایجاد حزن و اندوه در افراد میشود. امیر مومنان(ع) میفرماید: از بیتابی کردن بپرهیز! که آن امید را قطع میکند و عمل را ضعیف میگرداند و اندوه به همراه میآورد.»
امام صادق(ع) در این باره میفرماید: رسول خدا(ص) نیز چنین فرمود: «ساعاتُ الهُمُومِ ساعاتُ الکَفّاراتِ وَ لا یزالُ الهَمُّ بِالمؤمنِ حتّی یَدَعَهُ و ما لَهُ مِنْ ذَنْبٍ؛( بحار الانوار، محمدتقی مجلسى، بیروت، مؤسسه وفاء، چ 2، 1403، ج64، ص 244?)لحظههای غم و اندوه، لحظههای پوشاندن گناهان است و فرد مؤمن پیوسته گرفتار غم و اندوه میشود تا آنکه از همه گناهانش پاک گردد.»
امام رضا(ع) نیز فرمود: «هیچ یک از شیعیان علی(ع) نیست که در روز، بدی یا گناهی مرتکب شود؛ مگر اینکه در شب اندوهی به او میرسد که آن بدی و گناه را فرو میریزد.( بحار الانوار، ج65،ص 146)
همچنین در روایات از گناه به عنوان عامل بروز مشکلات اقتصادی یاد شده است: رسول خدا(ص) فرمود: «إنَّ مِنَ الذُّنوبِ ذُنوبَاً لا یُکَفِّرُهَا صلاةٌ و لا صومٌ . قیل: یا رسول الله! فَمَا یُکَفِّرُهَا؟ قال: اَلْهُمُومُ فِی طَلَبِ الْمَعِیشَة؛( الدعوات، قطب راوندی، ص56؛ مستدرک الوسائل، محقق نوری طبرسی، نشر آل البیت، 1408، چاپ اول، ج13،ص 13?) برخی گناهان هستند که هیچ نماز و روزهای آنها را نمی پوشاند. عرض شد:ای رسول خدا ! پس چه چیز آنها را میپوشاند (و از بین میبرد؟) حضرت فرمود: اندوه برای کسب درآمد و گذران زندگى.»
ب. دلبستگی به دنیا:
امام صادق(ع) میفرماید: «الرَّغْبَةُ فی الدُّنیا تُورِثُ الْغَمَّ وَالحُزْنَ؛(بحارالانوار، محمد تقی مجلسى، ج75، ص240؛ میزانالحکمه، محمد محمدی ری شهرى، دارالحدیث، قم، چاپ اول، ج1، ص610?) دنیا خواهی غم و اندوه میآورد.»
پیامبر اعظم(ص) نیز فرمودند: «اَنَا زَعِیمٌ لِمَنْ اَکَبَّ عَلَی الْدُّنْیا بِفَقْرٍ لا غِنَاءَ لَهُ وَ بِشُغْلٍ لا فِراغَ لَهُ وَ حُزْنٍ لا اِنْقِطاعَ لَهُ؛ کسی که به دنیا بچسبد، من (سه چیز را) برای او قطعی میدانم: فقری که بینیازی برایش نیست، گرفتارییای که از آن خلاصی نیست و غم و اندوهی که به پایان نمیرسد.»( بحارالانوار، ج70، ص81)
ج. کوتاهی در عمل:
امام علی(ع) میفرماید: «مَنْ قَصَّرَ فی العَمَلِ اُبْتُلِیَ بِالْهَمِّ؛( نهج البلاغه، سید رضى، ترجمه دشتى، مشهد، نشر امامت، چ1، 1384، کلمات قصار،127? ) هر که در عمل کوتاهی کند به اندوه گرفتار آید.»
برخی گمان میکنند با اظهار فقر و ندارى، و عجز و لابه نزد دیگران، میتوانند مشکل خود را برطرف نمایند؛ در حالی که در این گونه موارد نه تنها گِرِهی از کارشان گشوده نمیشود؛ بلکه از قدر و منزلتشان کاسته شده و به فقر و فلاکت بیشتری برای آن دچار میگردند
از اینرو در روایات تأکید فراوان شده است که قدر فرصتهای زندگی را بدانید و از لحظات و دقایق آن به بهترین وجه بهره ببرید. امام علی(ع) میفرماید: «بادِرِ الْفُرْصَةَ قَبْلَ أنْ تَکُونَ غُصَّه؛( نهج البلاغه، سید رضى، ترجمه دشتى، مشهد، نشر امامت، چ1، 1384، خطبه 31) فرصت را قبل از آنکه به اندوه تبدیل شود، دریاب.»
از اموری که در انبساط روح و روان، آرامش و زدودن غم و اندوه در انسان مؤثر است، داشتن دوستان با صفا و اهل معرفت، شادی و برقراری جلسات انس و گفتگوهای صمیمانه با آنان است؛ زیرا صفای زندگی را در همدمی با رفیق نیک میتوان یافت. امیر مؤمنان علی(ع) دوست خوب را نجاتبخش انسان از تنهایی و غم و اندوه میداند و میفرماید: برادران، برطرف کننده زنگار غم و اندوهاند.»
ه . جزع و فزع:
بیتابی کردن و صبر و قرار از کف دادن در هجوم مشکلات زندگی نیز یکی دیگر از عواملی است که باعث ایجاد حزن و اندوه در افراد میشود. امیر مومنان(ع) میفرماید: «ایَّاکَ والْجَزَعَ فَإنَّهُ یَقْطَعُ الامَلَ وَ یُضْعِفُ العَمَلَ وَ یُوِرثُ الْهَمَّ؛( مستدرک الوسائل، محقق نوری طبرسى، ج 2، ص 421؛ بحارالانوار، ج 73،ص 144) از بیتابی کردن بپرهیز! که آن امید را قطع میکند و عمل را ضعیف میگرداند و اندوه به همراه میآورد.»
نکته قابل توجه اینکه، برخی گمان میکنند با اظهار فقر و ندارى، و عجز و لابه نزد دیگران، میتوانند مشکل خود را برطرف نمایند؛ در حالی که در این گونه موارد نه تنها گِرِهی از کارشان گشوده نمیشود؛ بلکه از قدر و منزلتشان کاسته شده و به فقر و فلاکت بیشتری برای آن دچار میگردند.
د. توجه به امکانات دیگران:
رسول خدا(ص) فرمود: «مَنْ نَظَرَ اِلَی ما فی أیْدِی النَّاسِ طالَ حُزْنُهُ وَ دامَ أسَفُهُ؛(بحار الانوار، ج 74،ص 172) کسی که چشمش به آنچه در دست مردم است (امکانات و داراییها) باشد، اندوهش طولانی و افسوسش پایدار خواهد شد.»
همچنین در حدیث وارد شده است: هنگامی که آیه «وَ لا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ اِلَی ما مَتَّعْنَا بِهِ أزْوَاجَاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ»( حجر/88)؛ «هرگز چشم خود را به نعمتهای [مادّى] که به گروههایی از آنها (کفّار) دادیم، میفکن؛ و به خاطر آنچه دارند؛ غمگین مباش» نازل شد، پیامبر خدا(ص) فرمود: «کسی که به دلداری و توجه خداوند دلخوش و صبور نباشد ، جانش بر دنیا حسرتها خورد و هر که چشم به داراییهای دیگران داشته باشد، اندوهش بسیار شود و ناراحتیش بهبود نیابد.»( بحار الانوار، ج 70، ص 89؛ میزان الحکمه، ج1، ص 611)
ه . شهوت رانى:
رسول گرامی اسلام(ص) فرمود: «رُبَّ شَهْوَة ِساعَةٍ تُورِثُ حُزْنَاً طَوِیلَاً؛(میزان الحکمه، ج4، ص3480)چه بسا خواهش و لذتی زودگذر که اندوهی دراز بر جای گذارد.»
حضرت علی(ع) نیز فرمود: «رُبَّ لَذَّةٍ فِیهَا الْحِمَام؛( میزان الحکمه، ج4،ص3477)چه بسا لذتی که پیامدش مرگ است.»
و. غضب بیجا:
امام علی(ع) فرمودند: «مَنْ غَضِبَ عَلَی مَنْ لا یَقْدِرُ أنْ یَضُرَّهُ طالَ حُزْنُهُ وَ عَذَّبَ نَفْسَهُ؛( تحف العقول، ص 99) هر که بر کسی خشم گیرد که توان آسیب رساندن به او را ندارد، اندوهش طولانی گردد و خود را عذاب دهد.»
ز. منفی نگرى:
امام کاظم(ع) میفرماید: «مَنِ اغْتَمَّ کانَ لِلْغَمِّ اَهْلَاً؛( بحار الانوار، ج 68،ص 153)آنکه غم خورد، شایسته غم و اندوه است.»
رسول اعظم(ص) نیز فرمود:«اِنَّ اللهَ بِحُکْمِهِ وَ فَضْلِهِ جَعَلَ الرُّوحَ وَ الْفَرَجَ فِی الْیَقین وَ الرِّضَا وَ جَعَلَ الهَمَّ وَ الْحُزْنَ فِی الشَّکِّ وَ السَّخَطِ؛ خداوند از روی حکمت و فضل خویش، آسایش و شادمانی را در یقین و راضی بودن به قضای الهی قرار داد و غم و اندوه را در شک و ناخشنودى.»( تحف العقول، ص 6)
یکی از اسباب شادی و نشاط، نماز و ارتباط و مناجات با خداست. افرادی که به دعا و نماز می پردازند، کمتر دچار نگرانی و اندوه می شوند. کسی که گناه مرتکب شده و عذاب و جدان او را غمگین کرده، بوسیله توبه و استغفار، از احساس گناه رهایی می یابد و نشاط اولیه را بدست می آورد. هر کس زیاد استغفار کند، خداوند گِرِه غمهای او را بگشاید و از هر تنگنایی بیرونش بَرَد و از آنجا که گمانش را هم نمیبرد، روزیش رساند.»
عوامل رفع دلتنگى و حزن
برای درمان و رفع دلتنگى، کم حوصلگی و حزن و اندوه درونى، متناسب با عوامل ظاهری و معنوی دلتنگی راه حلها متعددی از سوی ائمه معصومین علیهم السلام مطرح گردیده که در دو بخش ارائه می گردد :
بخش اول: راه حل های معنوی
1- دوستی با خدا:
به طور حتم داشتن ایمانی خالصانه و از روی علم و یقین که در اعماق وجود انسان نفوذ کرده و تمامی اعضا و جوارح را تحت کنترل و اراده خود در آورده باشد، از مهمترین عوامل رفع حزن و اندوه به شمار می رود؛ زیرا انسانی که به مقامی چنین رفیع دست یازیده باشد، دارای یقینی صادق، صبر و تحملی شگفت و توکل و اعتمادی تحسین برانگیز بوده و همه چیز را زیبا و خواستنی میبیند و چیزی در عالم هستی برای او ناخوش و دلگیر کننده به شمار نمیرود.به همین علت است که حضرت زینب علیهاالسلام در اوج گرفتاریها و مصیبتهای کربلا در پاسخ یزید میفرماید: «ما رَاَیْتُ اِلَّا جَمِیلَاً؛( بحار الانوار،ج 45، ص 115) من جز زیبایی چیزی ندیدم.»
خداوند متعال نیز در قرآن کریم یکی از نشانههای مؤمنان راستین و دوستان واقعی خود را چنین بر می شمارد: اَلا إنَّ أوْلِیاءَ اللهِ لا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَ لا هُمْ یَحْزَنوُن»؛(یونس/62)«بدانید که دوستان خدا را هراسی نیست و اندوهگین نمیشوند.»
2- عبادت:
یکی از اسباب شادی و نشاط، نماز و ارتباط و مناجات با خداست. افرادی که به دعا و نماز می پردازند، کمتر دچار نگرانی و اندوه می شوند. کسی که گناه مرتکب شده و عذاب و جدان او را غمگین کرده، بوسیله توبه و استغفار، از احساس گناه رهایی می یابد ونشاط اولیه را بدست می آورد. «مَنْ أکْثَرَ الاسْتِغْفَارَ جَعَلَ اللهُ مِنْ کُلّ ِهَمٍّ فَرَجَاً وَ مِنْ کُلّّ ضِیقٍ فَرَجَاً وَ رَزَقَهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِبُ؛ هر کس زیاد استغفار کند، خداوند گِرِه غمهای او را بگشاید و از هر تنگنایی بیرونش بَرَد و از آنجا که گمانش را هم نمیبرد، روزیش رساند.»( مستدرک الوسائل، ج 5، ص 277)
3- راضی بودن به تقدیر الهى:
امام صادق(ع) می فرماید: «نشاط و شادی در پرتو راضی بودن به رضای خدا و یقین بدست می آید و اندوه و غم، در شک و ناخشنودی به مقدرات الهی حاصل می شود».( بحار الانوار، ج68، ص159) و در روایت دیگر فرموده اند : «إنْ کانَ کُلُّ شئٍ بِقَضاءٍ وَ قَدَرٍ فَالْحُزْنُ لِمَاذَا؟؛ اگر همه چیز بنابر قضا و قدر است؛ پس اندوه چرا؟»(بحارالانوار، ج75، ص190)
از دیگر اموریکه باعث از بین رفتن دلتنگی و اندوه می شود ورزش است در روایتی که عوامل برطرف کننده دلتنگی و غم اندوه ذکر گردیده به اموری همچون پیاده روی ، سوارکاری و شنا تصریح شده است.
4- برخی ذکرها:
ذکر گفتن، به یاد خدا بودن و استعانت طلبیدن از ذات پاک اوست که به واسطه برخی اذکار، بر زبان جاری شده و حلقه وصل خالق و مخلوق میگردد. در روایات برای رفع حزن و اندوه، ذکر «حوقله» بسیار سفارش شده است.
امام صادق(ع) میفرماید: «اِذَا حَزَنَک اَمْرٌ مِنْ سُلْطَانٍ اَوْ غَیْرِهِ فَاَکْثِر مِنْ قَولِ «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلا بِاللهِ» فَاِنَّها مِفْتَاحُ الفَرَجِ وَ کَنْزٌ مِنْ کُنُوزِ الْجنَّةِ؛ هر گاه از سوی حاکمی یا دیگران اندوهی به تو رسید، «لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاللهِ» را فراوان بگو! که آن کلید گشایش و گنجی از گنجهای بهشت است.»( بحا ر الانوار، ج 75، ص 227)و فرمود:
«إذا نَزَلَتِ الْهُمُومُ فَعَلَیْکَ بِلا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ اِلَّا بِاللهِ؛ هر گاه غمها (بر تو) فرود آمد، بر تو باد به گفتن ذکر لا حول و لا قوة الا بالله.»( میزان الحکمه، ج 1، ص 613)
رسول خدا(ص) نیز فرمودند: «اَمَانٌ لِاُمَّتی مِنَ الْهَمِّ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ الَّا بِاللهِ، لا مَلْجَأ وَ لا مَنْجَی مِنَ اللهِ إلَّا إلَیْهِ؛ (گفتن این دو جمله:) هیچ جنبش و نیرویی مگر به اتکای خدا نیست و پناه و گریزی از خدا جز به سوی او نیست، امت مرا از غم و اندوه در امان میدارد.»( بحار الانوار، ج 74، ص 58)
5- صبر و تحمل
گاهی در زندگی مشکلاتی به وجود میآید که حلّآنها از توان انسان بیرون است و دلسردی و ناخرسندی به دنبال میآورد. در چنین مواقعی کنار آمدن با مشکلات، گاهی اوقات بهترین درمان و راه حل است و اینکه انسان توجه داشته باشد که همه چیز به دست خداوند متعال است و برخی اوقات به دلایل گوناگون و بر اساس مصلحت، مشکلات و مصائبی برای انسان پدید میآید که راضی بودن به رضای الهى، موجب آرامش و صبر شده، انسان را یاری مینماید تا حوادث ناگوار را تحمل کند. علی(ع) میفرماید:
«وَالدَّهْرُ یَوْمَانِ: یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ. فَإذَا کانَ لَکَ فَلا تَبْطَرْ وَ إذَا کانَ عَلَیْکَ فَاصْبِرْ؛ زمانه دو روز است: روزی با تو و به نفع توست و دیگر روز بر علیه تو. اگر با توباشد سرمست مشو و اگر بر تو باشد (دلگیر و دلتنگ مباش و) صبر نما.»( نهج البلاغه، کلمات قصار، 396)
امیرمومنان(ع) فرمود: «اِطْرَحْ عَنْکَ وَارِدَاتِ الْهمُومَ بِعَزَائِمِ الصَّبْرِ وَ حُسْنِ الْیَقیِنِ؛( نهج البلاغه، نامه 31) اندوههایی که بر تو وارد میشود با صبر قاطع و یقین نیکو دور ساز.»
خوش بینی که نشانه سلامت روان است، می تواند شادی را افزایش دهد. منفی بافان همیشه نیمه خالی لیوان را می بینند و با عینک بدبینی، به اطراف می نگرند. اشتباهات کوچک را بزرگ می شمارند و زندگی را در کام خودو دیگران تلخ می کنند. اما مثبت اندیشان، همیشه نیمه پر لیوان را می بینند و خطاها و لغزش های دیگران را نادیده می گیرند و زندگی را نشاط انگیز می نمایند.
امام صادق علیه السّلام در خصوص علامت حسن ظن می فرماید: علامت حسن ظنّ و نشانه اتّصاف آدمى به این وصف شریف، آن است که به هر چه نظر کند غیر خوبى نبیند و عیب بین نباشد.
6- حس نوع دوستی و گره گشایی از مشکلات دیگران
برخی از احادیث بیانگر آن است که داشتن حس نوع دوستی و گره گشایی از مشکلات دیگران موجب رهایی انسان از دلتنگی و غم می باشد .
در روایتی از رسول خدا (صل الله علیه و آله ) نقل شده : هر که مؤمن مسافرى را کمک دهد خدا هفتاد و سه گره کارش را بگشاید و در دنیا از غم و هم پناهش دهد و گرفتارى بزرگ او را برطرف سازد روزی ( قیامت ) که همه مردم در خود فرو رفتهاند. (آداب و سنن-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار ص 175 )
7- مثبت اندیشی :
خوش بینی که نشانه سلامت روان است، می تواند شادی را افزایش دهد. منفی بافان همیشه نیمه خالی لیوان را می بینند و با عینک بدبینی، به اطراف می نگرند. اشتباهات کوچک را بزرگ می شمارند و زندگی را در کام خودو دیگران تلخ می کنند. اما مثبت اندیشان، همیشه نیمه پر لیوان را می بینند و خطاها و لغزش های دیگران را نادیده می گیرند و زندگی را نشاط انگیز می نمایند.
امام صادق علیه السّلام در خصوص علامت حسن ظن می فرماید :
علامت حسن ظنّ و نشانه اتّصاف آدمى به این وصف شریف، آن است که به هر چه نظر کند غیر خوبى نبیند و عیب بین نباشد.( شرحمصباحالشریعة ص : 516)
بخش دوم : راه حلهای مادی
8- رفاقت (جلسات انس)
از اموری که در انبساط روح و روان، آرامش و زدودن غم و اندوه در انسان مؤثر است، داشتن دوستان با صفا و اهل معرفت، شادی و برقراری جلسات انس و گفتگوهای صمیمانه با آنان است؛ زیرا صفای زندگی را در همدمی با رفیق نیک میتوان یافت.
امیر مؤمنان علی(ع) دوست خوب را نجاتبخش انسان از تنهایی و غم و اندوه میداند و میفرماید: «الإخْوَانُ جَلاءُ الْهُمُومِ وَ الأحْزَانِ؛ برادران، برطرف کننده زنگار غم و اندوهاند.»( عیون الحکم والمواعظ، علی بن محمد اللیثی الواسطى، تحقیق حسین حسنی بیرجندى، قم، دارالحدیث، چ1، 1376ش، ص 65?)
9- خود آرایی و نظافت:
نظیف بودن و آراستگی ظاهر(چهره، لباس و…) از جمله چیزهایی است که در آموزههای دینی نسبت به آن سفارش فراوان شده است؛ که البته با کمال تأسف امروزه برخی به بهانه اسراف و توجیهات اشتباه دیگر، با ظاهری ژولیده و چه بسا زننده مشاهده میشوند که به نظر میرسد تمیزی و نظافت را با به روز بودن و لباسهای گرانقیمت پوشیدن و امثال آن اشتباه گرفتهاند. در هر صورت ما به روایات مراجعه کرده و قضاوت را بر عهده خواننده میگذاریم.
در روایتی از امام صادق(ع) آمده است: «اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الْجَمَالَ وَ التَّجَمُّل وَ یُبْغِضُ الْبُؤْسَ وَ التَّبَاؤُس، فَاِنَّ اللهَ اِذَا اَنْعَمَ عَلَی عَبْدِهِ نِعْمَةً أَحَبَّ اَنْ یَرَی عَلَیْهِ اَثَرَهَا. قِیلَ: کَیْفَ ذَلکَ؟ قالَ: یُنَظِّف ثَوْبَهُ وَ یُطَیِّب رِیحَهُ وَ یُجَصِّص دارَهُ وَ یَکنِس اَفْنِیَتَهُ؛( مکارم الاخلاق، شیخ طبرسى، نشر شریف رضى، چ6، 1392، ص 41?)خداوند زیبایی و آراستگی را دوست دارد و کثیفی و ژولیدگی را دشمن دارد، خداوند دوست دارد وقتی به بنده خود نعمتی میدهد اثر آن را در او مشاهده کند (و بنده آن نعمت را نمایان سازد.) پرسیدند: این ظاهر کردن نعمت به چه چیز است؟ فرمود: لباسش را تمیز کند، خود را معطر سازد، و خانهاش را گچکاری کند و فضای جلوی خانه را جارو کند… .»
حضرت علی(ع) با اشاره به فرح بخشی جلوههای گوناگون طبیعت میفرماید: زمین به وسیله باغهای زیبای خود، همگان را به سرور و شادی دعوت میکند و با لباس نازک گلبرگها که بر خود پوشیده است، هر بینندهای را به شگفتی وامیدارد و با زینت و زیوری که از گلوبند گلهای گوناگون خود را آراسته است، هر بینندهای را به نشاط و وجد میآورد.»
10- رژیم غذایی مناسب :
پس از طوفان نوح، زمانی که آب فروکش کرد و استخوان های مردگان نمایان شد، حضرت نوح با دیدن آن صحنه بسیار بیتاب و اندوهگین گشت؛ پس خدای تعالی به او وحی کرد که: انگور سیاه بخور تا غمت زدوده شود.» (کافى، ج 6،ص 351)
امام صادق(ع) نیز میفرماید: «شَکَی نَبِیٌّ مِنَ الْاَنْبِیَاءِ اِلَی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ الْغَمَّ، فَأمَرَهُ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِأَکْلِ الْعِنَب؛ یکی از پیامبران از غم و اندوه به درگاه خداوند شکوه کرد؛ خداوند به او دستور داد انگور تناول کند.» (کافى، ج6،ص 351)
همچنین خوردن کشمش،( خصال، ص 344) روغن زیتون،( عیون اخبار الرضا(ع)، شیخ صدوق، نشر اعلمى، بیروت، چ1، 1404، ج 1، ص 39?) گلابی (وسائل الشیعه، ج 25، ص166?)و… برای زدودن غم و اندوه سفارش شده است.
11- سفر و گردش در طبیعت:
سیر و سفر و تغییر محیط و جابجایی، زندگی را از یک نواختی ملال آور خارج می کند و نشاط و شادکامی را به ارمغان می آورد. علاوه بر اینکه مشاهده جلوه های طبیعت که تجلیات خداوند است, این نشاط را دو چندان می نماید .
حضرت علی(ع) با اشاره به فرح بخشی جلوههای گوناگون طبیعت میفرماید: «فَهِیَ تَبْهَجُ بِزِینَةِ رِیَاضِهَا وَ تَزْدَهِی بِمَا اُلْبِسَتْهُ مِنْ رَیْطِ أزَاهِیرِهَا وَ حِلْیَةِ مَا سُمِطَتْ بِهِ مِنْ نَاضِرِ أنْوَارِهَا وَ…؛ زمین به وسیله باغهای زیبای خود، همگان را به سرور و شادی دعوت میکند و با لباس نازک گلبرگها که بر خود پوشیده است، هر بینندهای را به شگفتی وامیدارد و با زینت و زیوری که از گلوبند گلهای گوناگون خود را آراسته است، هر بینندهای را به نشاط و وجد میآورد.»( نهج البلاغه، خطبه 91) .
همچنین میفرماید: «النَّظَرُ إلَی الْخُضْرَهِ نُشْرَةٌ؛ نگریستن به سبزهها مایه شادمانی است.»( وسائل الشیعه، ج2، ص 143)
12- ورزش
از دیگر اموریکه باعث از بین رفتن دلتنگی و اندوه می شود ورزش است در روایتی که عوامل برطرف کننده دلتنگی و غم اندوه ذکر گردیده به اموری همچون پیاده روی ، سوارکاری و شنا تصریح شده است (نزهة النواظر فی ترجمة معدن الجواهر ص 103 )
کارشناسان نیز معتقدند تمرینات ورزشی با حالات روانی رابطه دارد؛ زیرا این تمرینات باعث کم شدن سطح کورتیزول می شود وسروتونین را که از آن به هورمون شادی تعبیر می شود افزایش می دهد.
13- پرهیز از بیکاری و بی برنامگی
به بطالت گذراندن اوقات ، پرخوابی ،تنبلی ، بی کاری و بی برنامگی در زندگی به مرور زمان ناراحتی و دلتنگی به دنبال دارد .
الإمام الکاظم «ع» فرموده اند : إنّ اللَّه عزّ و جلّ لیبغض العبد النّوّام، إنّ اللَّه لیبغض العبد الفارغ..« وسائل» 12/ 37?» خداى بزرگ از بنده پرخواب بیزار است، خدا از بنده بیکار متنفّر است. (الحیاة با ترجمه احمد آرام ج5 493 ).
» مطلب بعدی : وسواس
» مطلب قبلی : هدف پیامبر در نگاه حضرت امیر (خطبه 239)