» دلیل ناراضی بودن از زندگی
» وسواس
» چرا دلم میگیرد
» هدف پیامبر در نگاه حضرت امیر (خطبه 239)
» هدف پیامبر در نگاه حضرت امیر (خطبه 239)
» هدف پیامبر در نگاه حضرت امیر (خطبه 239)
» چگونگى ارتباط انسان با خدا در نگاه حضرت امیر
» توحید در نگاه حضرت امیر(خطبه 19)
» اعلام لیست نهایی جبه پایداری توسط لنکرانی
» عناوین یادداشتها [ 59 ]
توحید در نگاه حضرت امیر(خطبه 19)
وجود خداوند و توحید او
این خطبه( [19] ) با حمد خداوند شروع مى شود، و با ذکر اوصاف حق همراه مى گردد و در کوتاهترین عبارتها به معرفى و شناخت حق پرداخته مى شود.
حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) مى فرماید:
وجود مخلوقات گواه بر وجود او است، و حادث بودن و از نبود به بود آمدن آنها، دلیل بر ازلى بودن و همیشه بودن او است، و تشابه و هم شکل بودن و فقر و نیاز خلق، نیز شاهد صدقى بر بى مانندى خداوند وفرق بین صانع ومصنوع است. در نتیجه او فراتر از دسترس ادراک و مشاعر ما مى باشد، ولى نه بدانگونه که پنهان ومستور شده باشد، بلکه اصل وجود او، براى صاحبان اندیشه، از هر ظاهرى ظاهرتر است.
خداوند بسیط است و واحد و مثل و دومى ندارد و از این جهت دیدن و شنیدن و شهود او چون دیدن و شنیدن و شهادت دیگر موجودات نیست. همچنین همراهى و جدایى او، جهت مکانى ندارد و وجهه ترکیبى به خود نمى گیرد و چنین نیست که بُعد مسافت داشته باشد، یا در ظهورش قابل دیدن باشد و پنهان و ناپیدا بودن او به جهت لطافت و ریزى و کوچکى او نیست.
قهر و سلطه و قدرتش، او را از سایر موجودات جدا مى کند; و خضوع و تواضع آنها و سیر و تحول آنها، عامل جدایى وفرق داشتن آنها باحق تعالى است.
بنابر این، خداوند را کسى نمى تواند وصف کند که وصف کردن او، محدود کردن او است و محدود کردن خداوند، معدود بودن او را در پى دارد. زیرا وقتى بى نهایت نباشد ومحدود باشد، هر نهایت وحدّى که براى او فرض شود، ابتداى موجود دیگرى خواهد بود و پر کردن محدوده هاى دیگر، به وسیله دیگران، به شمارش و عدد درآمدن همه آنها را نتیجه مى دهد واین یعنى ازلى نبودن آن که دیگرى به او حد و مرز بخشیده و او را در ردیف دیگر معدودها گذاشته است.
پس چون بى نهایت است، نه قابل توصیف است و نه قابل تعیین به مکان، ازلى و بى نهایت است و قبل از هر معلومى، عالم بوده و قبل از هر پرورش یافته اى، پروردگار بوده و پیش از هر مقدورى، قادر و توانا بوده است.
راستى که باید علم توحید را از على(علیه السلام) آموخت و خود را منحصر به مکتب او کرد و از دیگر مکتب هاى بشرى بى نیازى جست، آنچنانکه فرمود:
«رحم الله امرأً حبس نفسه علینا»( [20] )
«خدا رحمت کند کسى را که خود را وقف ما کند».
» مطلب بعدی : چگونگى ارتباط انسان با خدا در نگاه حضرت امیر
» مطلب قبلی : اعلام لیست نهایی جبه پایداری توسط لنکرانی